همکاری تیمی همیشه آسان نیست - به خصوص اگر شما یک رهبر جوان هستید که به تازگی شروع به ایجاد مهارت های بین فردی و اعتماد در بین گروه خود کرده اید. ممکن است متوجه شوید که تلاشهای شما برای همکاری با تیمتان با اهداف رقابتی، موانع فرهنگی یا فاصله فیزیکی سنگین میشود. این موانع ممکن است به اندازه کافی برای شما این سوال را ایجاد کند که آیا برای گرد هم آوردن مردم برای گرد هم آوردن یک هدف مشترک چه چیزی لازم است؟
خوب، شما انجام می دهید.
اما ممکن است لازم باشد نحوه برخورد با همکاری تیمی را تغییر دهید. به جای اینکه تمام توجه و انرژی خود را روی کار کردن با تیم خود متمرکز کنید، ممکن است بخواهید ابتدا تیم خود را درک کنید - از شما و نقش شما در آن شروع کنید.
1. نقش خود را به عنوان یک رهبر در تیم درک کنید
نقش یک رهبر در همکاری تیمی هدایت تیم به سمت موفقیت است. دو راه مهم برای یک رهبر برای انجام این کار، شفاف سازی اهداف و تشویق مشارکت تیم است.
شفاف سازی اهداف
چند سال پیش، یکی از همکاران من برای نظارت بر استراتژی بازاریابی برای یک منطقه و هدایت تیمی که زمانی در آن حضور داشت، ارتقا یافت. در اولین فرصتش برای همکاری با تیم جدیدش در یک طرح فروش، او به راحتی خود را در جزئیات اجرا دفن کرد و مستقیماً وارد تدارکات برنامه شد.
اینها اقداماتی بود که او قبلا انجام داده بود و به او کمک کرد تا در یک نقش مکمل در یک تیم موفق شود. اما همکاری موثر با یک تیم زمانی که شما رهبر هستید، نیاز به چیز متفاوتی دارد. این امر مستلزم آن است که اضطراب در مورد عملکرد خود را رها کنید و بزرگتر و استراتژیک تر فکر کنید. از شما میخواهد که هدفی را که میخواهید تیم به سمت آن کار کند را روشن کنید و فرآیندی را برای کار در راستای آن ایجاد کنید.
بدون هدف مشخص، همکاری میتواند مانند یک جلسه طوفان فکری پر هرج و مرج با گامهای بعدی گیجکننده به نظر برسد تا فرآیندی عمدی که بهرهوری را افزایش میدهد. همکارم به سرعت متوجه شد و توانست رویکرد خود را تنظیم کند.
در یک نظرسنجی که توسط Slack انجام شد، پاسخ دهندگان گفتند که صراحت یک هدف در همکاری موثر تیمی بسیار مهم است. وقتی یک رهبر هدفی را مشخص نمیکند، تیم در درک مسئولیتهای خود و برقراری ارتباط با هم تیمیها مشکلتر میشود.
مشارکت همه اعضای تیم را تشویق کنید
شما به عنوان یک رهبر، علاوه بر اینکه روی میز میروید و هدف مشخصی برای تمرکز تیمتان دارید، میتوانید با دعوت و تشویق همه اعضای تیم برای به اشتراک گذاشتن دیدگاهها و ایدههای منحصربهفرد خود، همکاری موثر تیمی را تقویت کنید. تیم ها متشکل از افرادی با تیپ های شخصیتی و سبک های کاری متفاوت هستند که ممکن است همیشه احساس راحتی نکنند یا مجبور به صحبت کردن نباشند. اما بهترین ایدههای تیمی اغلب زمانی ایجاد میشوند که هر فرد در تیم مشارکت داشته باشد.
وقتی در بازاریابی کار میکردم، زن جوانی را مدیریت میکردم که درونگرا بود و در فرهنگی بزرگ شده بود که در آن، بهویژه زنان، صحبت نمیکردند، مگر اینکه احساس کنند چیزی «قابل توجه» برای گفتن دارند. چیزی که این شخص به عنوان قابل توجه طبقه بندی می کرد اغلب یک نوار بالا و تقریباً غیرقابل دسترس بود. بنابراین، من مطمئن شدم که او را ترغیب می کنم، در صورت لزوم، در طول همکاری های تیمی، افکار خود را ارائه دهد.
هنگامی که شما یک رهبر هستید که میخواهید به طور مؤثر با تیم خود همکاری کنید، مهم است که توجه داشته باشید چه کسی بر مکالمات غلبه دارد و چه کسی در آنها حضور ندارد و تعادل ایجاد کنید. به گفته دکتر جنیفر کانویلر، متخصص درونگرا، رهبرانی که میخواهند همکاری تیمی بیشتری را در بین بازیکنان درونگرا تقویت کنند، ممکن است به جای تشویق کردن آنها برای صحبت شفاهی، فرصتهایی را در نظر بگیرند تا به اعضای تیم برای حل مشکلات به صورت کتبی کمک کنند.
2. درک تیم خود از همکاری را درک کنید
یک قدم مهم و اولیه در آماده سازی تیم برای همکاری موثرتر این است که بفهمید تیم شما چگونه کار کردن با یکدیگر را درک می کند.
وقتی مدیریت یک تیم را شروع کردم، گاهی متوجه شدم که تیم من در طول جلسات طوفان فکری و سایر جلسات، از ایده های خود عقب نشینی می کند. آنها در مورد به اشتراک گذاشتن ایده های خود با گروه وسیع تری ملاحظاتی داشتند. من در ابتدا فکر کردم که آیا این به این دلیل است که آنها به ایده های خود اعتماد ندارند یا اینکه چیز زیادی برای اشتراک گذاری ندارند.
چیزی که پس از پرس و جو در مورد این الگو متوجه شدم این بود که تلاش های قبلی برای همکاری تیمی باعث ایجاد حس بی اعتمادی در بین تیم شده بود. تحت رهبری قبلی، اعضای تیم ایدههای خود را آزادانه به اشتراک میگذاشتند، و این ایدهها آزادانه (و به دروغ) توسط دیگران به عنوان ایدههای خودشان ادعا شده بود.
نقش یک رهبر در ایجاد یک محیط تیمی مشارکتی این است که درک کند تیم آنها چگونه با هم کار می کنند - برای ارزیابی اینکه تیم دارای چه باورها یا مفروضاتی است که می تواند تأثیر منفی یا مثبتی بر نحوه همکاری آنها برای رسیدن به یک هدف تیمی بگذارد. برای بسیاری از رهبران، این ارزیابی ممکن است باعث شود که ترس یا نیاز به رقابت در بین هم تیمی ها با ایجاد یک فرهنگ تیمی که در آن همه ایده ها تایید شده و اعتبار آنها اغلب به اشتراک گذاشته شود، از بین ببرند.
همکاری با تیم شما زمانی میتواند آسانتر و مؤثرتر باشد، زمانی که دیدگاههایی را که تیم شما درباره کار با یکدیگر دارند، آشکار و روشن کردید. این ادراکات ممکن است ترکیبی از دیدگاه های مثبت و منفی باشد، اما زمانی که آنها را شناختید، می توانید برای از بین بردن یا تقویت آنها تلاش کنید.
3. انگیزه های تیم خود را درک کنید
چندین سال پیش، من به تیمم نیاز داشتم که با هم کار کنند تا یک برنامه بازاریابی برای افزایش ترافیک در فصل کم ایجاد کنند. منطقی می دانستم که فکر کنم هدف و موفقیت تیم کافی است تا هر یک از اعضای تیم را به تعهد کامل و اجرای بی عیب و نقص سوق دهد. اما یاد گرفتم که انگیزه بیشتری وجود دارد. اعضای تیم من به همان اندازه علاقه مند به استفاده از فرصت های همکاری برای توسعه مهارت های عملکردی بودند که برایشان مهم تشخیص داده بودند، مانند تجزیه و تحلیل داده ها، ارتباطات نوشتاری و شبکه های بین تیمی.
تیم ها از افراد تشکیل شده اند و افراد اهداف فردی دارند، حتی زمانی که روی پروژه های تیمی کار می کنند. این بدان معنا نیست که آنها با انگیزه های پنهان به میز تیم می آیند تا ماموریت گروه را براندازند یا نمایش را بدزدند. با این حال، چیزی که برجسته می کند، ماهیت ذاتی افراد برای پیگیری رشد شخصی است، حتی زمانی که با افراد دیگر کار می کنند.
درک این موضوع می تواند به یک رهبر کمک کند تا بهتر با تیم خود همکاری کند و به گروه کمک کند تا به اهداف فردی و جمعی خود برسد.
4. نقاط قوت هر یک از اعضای تیم را درک کنید
زمانی که رهبران نقاط قوت هر یک از اعضای تیم را درک کرده و از آنها استفاده کنند، می توانند همکاری های خود را در تیم خود ارتقا دهند. این مساوی است با کمک رهبران به هم تیمی های خود برای شرکت در پروژه ها به گونه ای که با بهترین مهارت های آنها هماهنگ باشد.
زمانی که به تیمم برای ایجاد یک برنامه بازاریابی برای دستیابی به مشتریان تحویل نیاز داشتم، میدانستم که کدام اعضای تیم در تحقیق، تفکر استراتژیک، ارتباطات نوشتاری و بازخورد شفاهی جذب و قوی هستند. دانستن این موضوع به من کمک کرد تا همکاری در تیم را هدایت کنم تا هر یک از اعضای تیم بتوانند مشارکت داشته باشند و بدرخشند. همچنین با پیشرفت پروژه ما به ایجاد نقش ها و روشن شدن مسئولیت ها کمک کرد.
همچنین برای هر یک از اعضای تیم مهم است که نقاط قوت خود را بشناسد و به نقاط قوت سایر اعضای تیم اهمیت دهد تا تیم بتواند به طور مؤثرتری با یکدیگر ارتباط برقرار کند.
اگر مطمئن نیستید که هم تیمی هایتان چه نقاط قوتی دارند، می توانید با پرسیدن از آنها شروع کنید. یا می توانید به عملکرد گذشته آنها فکر کنید و مکانهایی را که با اطمینان انجام داده اند مشخص کنید. بسیاری از رهبران همچنین بر نتایج ارزیابی سبک کاری تکیه می کنند تا به آنها کمک کند نقاط قوت اعضای تیم خود را درک کنند. مهم نیست از چه رویکردی تصمیم می گیرید استفاده کنید، متوجه خواهید شد که دانستن نقاط قوت تیم خود مسیر مهمی برای همکاری موثر ایجاد می کند که در آن اعضای تیم احساس ارزشمندی و حمایت می کنند.
نتیجه
همکاری تیمی همیشه آسان نیست، اما راههایی وجود دارد که شما بهعنوان یک رهبر میتوانید بهطور مؤثرتر با تیم خود همکاری کنید. این اغلب شامل سرمایه گذاری در تلاش برای درک تیم شما - ادراکات، نقاط قوت و انگیزه های آنها در مورد همکاری است.
تیم ها از افراد تشکیل شده اند، و مهم است که بدانیم این افراد چگونه کار گروهی را درک می کنند. تجربیات گذشته ممکن است به طور مثبت یا منفی بر ایده های فعلی آنها در مورد کار با یک تیم تأثیر گذاشته باشد که می تواند بر نتایج آینده تأثیر بگذارد. همکاری با یک تیم نیز زمانی می تواند موثرتر باشد که همه نقاط قوت و انگیزه های هر یک از اعضای تیم را درک کنند. دانستن این موضوع می تواند به تیم کمک کند تا بهتر با یکدیگر کار کند و با یکدیگر ارتباط برقرار کند.
اما قبل از اینکه انرژی زیادی برای درک تیم خود بگذارید، مهم است که ابتدا نقش خود را در تیم درک کنید. رهبران نقش مهمی در تعیین اهداف برای اعضای تیم دارند تا در جهت تعیین موفقیت تلاش کنند. هنگامی که با تیم خود همکاری می کنید، به یاد داشته باشید که شما همچنین نقش مهمی در ایجاد یک محیط تیمی ایفا می کنید که در آن همه احساس امنیت کنند و در ارائه ایده های خود مورد حمایت قرار گیرند.